من دو فرزند دارم که هر دو در تیم بسکتبال بازی می کنند. آنها هفته گذشته یک رقابت دوستانه با تیم یکی از باشگاه های شهر داشت. هر دو مضطرب و هیجان زده بودند و ساعت های طولانی تمرین می کردند. آنها رژیم غذایی مناسبی انتخاب کردند و در خانه ما همه چیز روال طبیعی فضای یک مسابقه بود تا دوشب قبل از رقابت، فرزند اولم از اشتها افتاد و نمی توانست بخوابد.
- فرزند دیگرم علی رغم نگرانی هایی که داشت همچنان فیلم های داوری و تحلیل بازی های دیگر تیم ها را می دید و در اردوی تمرینی تیم حاضر میشد. سرانجام مسابقه با حضور یکی از فرزندانم برگزار شد و اتفاقا تیم ما برنده شد. بعد از برگزاری مسابقه حال پسر اولم خوب شد و به زندگی عادی برگشت و دیگر از معده درد و بی قراری خبری نبود. تحلیل شما از این دو واکنش چیست؟
شما در موقعیت های رقابتی، پذیرایی از خانواده همسر، اسباب کشی، گرفتن کارنامه فرزند، فوت عزیزان، دیدن یک حیوان یا نوعی پارچه… چگونه واکنش نشان می دهید؟ در این موقعیت ها آیا انتظار اتفاق حادثه دارید؟ آیا تصور می کنید قدرت کنترل اتفاق را ندارید؟ گوش به زنگ یا بیش از حد مراقبت هستید؟ آیا این واکنش ها برای شما آشناست؟
بله درست حدس زدید این ها علائم “اضطراب” است.
اما اضطراب چیست؟ چند نوع است و با ترس چه تفاوتی دارد؟
خوانندگان محترمی که به سوالات بالا پاسخ مثبت دادید، احتمالا با نوعی از اضطراب درگیر هستید. اگر زندگی روزمره شمارا مختل کرده و شمارا به دوری کردن از موقعیت های خاص مجبور می کند و یا رفتارو افکار وسواس گونه را درونتان ایجاد می کند، به یک روانشناس مراجعه کنید.
اگر می خواهیددر مورد انواع “اختلالات اضطرابی” بدانید با ما همراه باشید.
اضطراب
خوب است بدانیم اضطراب انواع گوناگونی دارد و در همه انسان ها به طور یکسانی بروز نمی کند. به بیان دیگر یک موضوع در افراد مختلف، سطوح مختلفی از اضطراب را نشان میدهد یا حتی ممکن است در برخی باعث ایجاد نگرانی نشود؛ پس ممکن است یک عامل در شما ایجاد اضطراب کند اما در خواهر شما اضطراب زا نباشد.
یک مورد جالب دیگر تفاوت ترس با اضطراب است.
ترس احساس هشداری است که شما در برابر یک خطر واقعی تجربه می کنید. اما اضطراب هشدار شدید است که وقتی در موقعیت بی خطر یا کم خطر هستید از درون شما، توجه شما را جلب می کند. این هشدار درونی ناشی از روحیه هر فرد است.
با یک مثال توضیح می دهم تصور کنید در تونل ترافیک می شود و شما در تونل گیر می کنید. آیا تونل در حالت عادی و همراه با بقیه بودن بخودی خود ترس دارد؟ در حالیکه نه حیوان خطرناکی هست نه تنها هستید و نه تونل ریزش کرده است؛ اما برخی ممکن است در این شرایط در تونل آنقدر مضطرب شوند که به تنگی نفس، افزایش یا کاهش شدید فشار خون دچار شوند و از ماشین پیاده شوند و مسیر تونل را به سمت خروج بدوند یا گریه کنند، فریاد بزنند و حتی احساس کنند از بدنشان جدا شده اند.
حال موقعیت دیگری را تصور کنید که با یک سگ مواجه شده اید. کدام ترس واقعی است؟ کدام مواجه با یک خطر واقعی است و کدام خطر ناشی از ذهن است؟
بله، درست است مواجه با یک سگ انسان را یاد بیماری مرگ بار هاری می اندازد، پس اجتناب از سگ یک رفتار عاقلانه و تنگی نفس و گرگرفتگی یا یخ زدن یک واکنش رفتاری قابل درک است؛ اما ماندن در تونل در حالیکه دوطرف تونل مسدود نیست، ریزش کوه یا حیوان درنده ای وجود ندارد، نباید اضطراب زا باشد. با این حال برای برخی حتی تصور این موضوع هم اضطراب زا است. با این مقدمه، در ادامه با انواع اضطراب آشنا می شویم.
انواع اضطراب
-
- نوع اول وحشتزدگی است. اختلال وحشتزدگی یک حمله ناگهانی است که ظرف 10دقیقه فرد با حالت های زیر رو به رو میشود:
-
- حالت تنگی نفس
-
- خفگی
-
- منگی
-
- لرزش
-
- احساس دیوانه شدن
البته برخی بیماری ها مانند پرکاری تیرویید یا استعمال برخی مواد مخدر مانند کوکایین یا حتی کافیین نیز شبیه این علایم را ایجاد می کنند.
-
- اختلال دیگر آگورا فوبی است.افراد مبتلا به این بیماری از تنها ماندن، گیر کردن یا شرمنده شدن در هرجایی مضطرب می شوند. این افراد همیشه دوست دارند یک نفر همراهی شان کند.
-
- گروه سوم افرادی هستند که با ترس های خاص غیر منطقی دست و پنجه نرم می کنند. آنان با دیدن خون و بیمارستان، برخی حیوانات مانند خفاش، برخی موقعیت ها مانند ارتفاع، پریشانی شدیدی تجربه می کنند؛ این پریشانی کم نمی شود، تا زمانی که آن عامل نه در ذهن و نه در دنیای واقعی و مقابل چشمان فرد وجود نداشته باشد.
-
- عده ای از افراد از جمعیت مضطرب می شوند. این افراد مضطرب می شوند زیرا نگران قضاوت افراد آن جمع در مورد خودشان هستند. نگران اند که دیگران آن ها را مسخره بکنند یا از آنها ایراد بگیرند؛ مدام تصور می کنند که کار خجالت آوری انجام می دهند و مخاطبان، او را تحقیر خواهند کرد.
- نوع دیگر اختلال اضطرابی، اضطرابی است که بعد از یک حادثه سراغ فرد حادثه دیده می آید. بازماندگان حوادث طبیعی مانند زلزله و سیل یا قربانیان تجاوز، آدم ربایی و جنگ به این نوع از اضطراب دچار می شوند. این افراد دچار بهت زدگی می شوند؛ مانند قبل، نسبت به اطراف خود آگاهی ندارند و واکنش متناسب با موقعیت را نشان نمی دهند؛ همچنین نمی توانند کل حادثه یا بخشی از آن را به یاد بیاورند.
وسواس و اضطراب
جالب است بدانیم وسواس نیز زیر مجموعه اضطراب است. وسواس همان تکرارهای غیرقابل کنترل است که اغلب ما با شستشوهای زیاد آن را می شناسیم.
وسواس دو نوع است:
-
- وسواس فکری مانند خیال آلوده بودن وسایل؛ یا خانمی از اینکه ممکن است هنگام پخت غذا ناخواسته آن را آلوده کند در رنج باشد یا کودکی که نگران است خانواده اش بمیرند.
-
- وسواس عملی مانند فردی که برای تصادف نکردن، احساس می کند همیشه باید در خیابان کنار دیوار راه برود و قرمز می پوشد تا همیشه دیده شود.
برخی به یک نوع وسواس مبتلا هستند و برخی با هر دو نوع درگیر هستند مانند خانمی که همه چیز را آلوده می داند و مدام دست می شوید و خانه را با الکل نظافت می کند یا کودکی که با فکر زلزله درگیر است هرگاه این نگرانی سراغ او می آید تا 20 می شمارد .
علت بروز اضطراب
در مورد علت بروز انواع اضطراب متخصصان به علل گوناگونی اشاره می کنند.
برخی از دید زیست شناسی نگاه می کنند. این متخصصان معتقدند سابقه وراثت، افزایش ماده ای بنام الکتیک در خون یا کمبود هورمون رشد، اختلال در مدارهای مغزی یا ناحیه هایی از مغز حتی عفونت ها در بین مبتالایان وجود دارد. روانشناسان دوران کودکی، هیجانات سرکوب شده، افکار ناسازگار، والدین افسرده و غیره در بروز انواع گوناگون این اختلال دخیل می دانند.لذا برای درمان این بیماری ها حتما باید از یک متخصص کمک گرفت.
منبع:
آسیب شناسی روانی، هالجین و ویتبرن، ترجمه سید محمدی، 1388
شخصیت عصبی زمانه ما، هورنای، ترجمه مصفا، 1386ريال